عدالت اجتماعی و برابری فرصتها
باهاتیم :اصطلاح عدالت اجتماعی درباره سالمندان شاید برایتان جالب باشد.نوع مواجهه و رفتار با سالمندان، همچون یک قانون ریاضی با کمترین انحراف ممکن است؛ دقیقاً مثل همان ضربالمثل معروف «چونکه صد آید نود هم پیش ماست». با این مقدمه باید بپذیریم وقتی محیط شهری متناسب با شرایط جسمی و روانی سالمندان طراحی شود و بهگونهای باشد که قابلدسترس، بدون مانع و ایمن، قابلادراک، خوانا و سرزنده باشد؛ چنین محیطی برای سایر افراد جامعه نیز قابلاستفاده و مناسب خواهد بود. درواقع با مناسبسازی محیط برای سالمندان، به بهترین وجه ممکن به اصل برابری فرصتها وفادار خواهیم بود.
عدالت اجتماعی و اصل برابری فرصتها ازجمله مفاهیمی است که نخستین بار در سازمان ملل متحد بهعنوان یک موضوع جهانی مطرح و در سال 1982 میلادی به تصویب رسید. تساوی فرصتها یعنی امکانپذیر ساختن قرارگیری همه افراد جامعه در بالاترین درجه توانایی خود، بهمنظور ارتباط با سایر افراد و بهرهمندی از حداقلهای حقوق طبیعی شهروندی. در این راستا، طراحی همهشمول بهعنوان یکی از جدیدترین مباحث معماری و شهرسازی در سطح دنیا باهدف بهرهمندی تمام افراد جامعه فارغ از میزان توانایی فیزیکی و حسی، بهمنظور رسیدن به عدالت اجتماعی و اصل برابری فرصتها مطرح شد. تأکید این اصل در محیط مصنوع، بر تأمین فرصت برای همه افراد جامعه در همه گروههای سنی و جنسی بدون درنظرگرفتن محدودیتهای حرکتی و بینایی و شنوایی آنها و فراهم کردن محیطی است که دسترسی همگان را به سهولت، عادلانه و محترمانه به کلیه اماکن عمومی و تجهیزات شهری فراهم کند.
دکتر ندا رفیعزاده استاد معماری و عضو هیئتعلمی دانشگاه در این خصوص میافزاید: «هنگامی که صحبت از طراحی همهشمول میشود، منظور محیطهای شهری و واحدهای همسایگی و محلاتی است که در آن کودکان با ایمنی کامل به بازی بپردازند، نوجوانان و زنان بدون واهمه تردد کنند و افراد با هرگونه توانایی جسمی و حسی و نیز سالمندان بدون ترس از افتادن و صدمه دیدن بتوانند در آن حرکت کرده و از امکانات و تجهیزات موجود بهرهمند شوند.به نوعی عدالت اجتماعی رعایت شود و بهعبارتدیگر، رویکرد طراحی همهشمول، تأکید بر طراحی محیط شهری بهگونهای است که در آن با برآورده ساختن نیازهای روانی و فیزیکی همه افراد جامعه، محدودیتها و ناتوانی افراد به حداقل برسد و به ارتقای کیفیت زندگی بینجامد. درصورتیکه در طراحی محیط مصنوع، توانایی جسمی، حسی و روانی همه گروههای سنی و جنسی جامعه مدنظر قرارگرفته نشود، همواره طیفی از مردم مورد تبعیض واقع شده و از امکانات و شرایط فراهمشده در محیط شهری بیبهره میمانند که بازخورد آن، به حاشیه راندهشدن تدریجی آنها خواهد بود.»
اما آنچه در این میان توجه بسیاری از کارشناسان را به خود جلب کرده نوع مواجهه با سالمندان است؛ ترجیعبندی مهم که به آن بسیار تأکید میورزند: «سالمندان یکی از گروههای رو به افزایش جامعهاند که طراحان و برنامهریزان شهری همواره بدون درنظرگرفتن میزان تواناییهای آنها اقدام به طراحی میکنند. افراد سالمند، با داشتن محدودیتهای جسمی و روانی، بهمنظور تردد روزانه خود به کمک دیگران نیازمندند که در صورت طراحی محیط شهری همهشمول میتوان ابزار تحقق فرصت برابر در جامعه و نیز امکان تردد ایمن و مستقل را برای آنان فراهم کرد.آنها نیز مستحق عدالت اجتماعی هستند»
سالها خاطره و تجربه
عقربههای زمان بهسرعت میگذرند و همچون یک مسابقه دوومیدانی در پیش هستند؛ سالمندی نیز همچون چنین مسابقهای دورانی از زندگی است که با سپری شدن سالهایی پر از خاطره و تجربه، بهصورت طبیعی و همراه با تغییرات اجتنابناپذیر فیزیولوژیکی و روانی در بدن رخ میدهد و بازخورد آن در افراد مختلف و با شرایط زندگی متفاوت، کموبیش قابلمشاهده است.
دیوید رابسن روزنامهنگار حوزه روانشناسی و نویسنده کتاب دام نبوغ برای نشان دادن این واقعیت که همه انسانها دوران سالمندی را تجربه خواهند کرد، چنین مینویسد: «ساعت 10 است،…به همین خاطر، ممکن است ببینیم که دنیا چطور به پیش میتازد،… اما هم اینک ساعت پیش ساعت نه بود، … و ساعتی دیگر یازده خواهد شد، …و به همینگونه ساعتبهساعت پختهتر و پختهتر میشویم،… و به همینگونه ساعتبهساعت فرسودهتر،… و آنگاه تنها افسانهای از ما برجای میماند.»
سادهترین راه برای تعریف سالمندی، شمارش سالهای سپریشده از بدو تولد و بنا بر نظر سازمان بهداشت جهانی، شروع آن از 60 سالگی و همزمان با سن بازنشستگی است که در کشورهای مختلف متفاوت بوده و بههرحال محدودیتهای زیادی را برای افراد در انجام دادن فعالیتهای روزانه به همراه خواهد داشت. پارهای از این محدودیتها شامل محدودیت حرکتی، مشکلات شنوایی و بینایی، فراموشی، اختلال در تعیین موقعیت و جهتیابی، کاهش حافظه بهویژه حافظه کوتاهمدت و اعتمادبهنفس است. گاه شدت این محدودیتها در شماری از افراد منجر به نیاز به استفاده از تجهیزات و وسایل کمکی مانند سمعک، عصا، واکر و صندلی چرخدار میشود و در برخی موارد نیز نیاز به کمک افراد دیگر برای انجام دادن امور اصلی روزانه اجتنابناپذیر است.آنها نیاز به تغییراتی در جامعه دارند تا عدالت اجتماعی در موردشان رعایت شود.
دکتر رفیعزاده استاد معماری و عضو هیئتعلمی دانشگاه ادامه میدهد: «با افزایش سن، پارهای تغییرات روانی و دگرگونیهای اجتماعی نیز در افراد رخ میدهد که کموبیش بر فرایند زندگی فردی و اجتماعی آنان تأثیر میگذارد. مواردی مانند ارث، ضربههای روحی متفاوت مانند درگذشت عزیزان بهویژه همسر، بازنشستگی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن که منجر به کاهش اعتمادبهنفس و از دست دادن توانایی لازم برای شرکت در فعالیتهای جمعی، اضطراب و افسردگی میشود.»
چالش شهری شدن و سالمندی
امروزه شکی نیست که شهری شدن جوامع بشری بهطور فزایندهای رو به افزایش است و تأمین فضا برای همه انسانها در شهرهای آینده امری چالشبرانگیز است، دکتر رفیعزاده معتقد است:
«محیط شهری پایدار اجتماعی باید علاوه بر تأمین پیوستگی و انسجام اجتماعی بتواند برابری دسترسیها و فرصتها را بدون توجه به سن و توانایی جسمی، جنسی و حسی افراد فراهم سازد، زیرا محیط شهری متعلق به همه افراد است. فعالیتهای اجتماعی شامل ارتباطات متنوعی بین مردم و فضای شهری است و نیازمند حضور مردم است. اگر در فضای شهری زندگی و فعالیت وجود داشته باشد، تبادلات اجتماعی فراوانی نیز وجود خواهد داشت.»
بیست سال پیش شورای شهر تورنتو منشوری برای عابران پیاده تصویب کرد که مهمترین موضوعات آن تأکید بر دسترسی، سازگاری با محیطزیست، برابری، ایمنی، بهداشت، رفاه، انسجام و پیوستگی مسیر پیاده و سرزنده بودن محیط شهری برای افراد پیاده است. یکی از موارد مطرحشده در این منشور، «پشتیبانی از حق عبور و مرور ایمن، مناسب، مستقیم و راحت همه مردم در هر سنی و با هر میزان توانایی و شرایط فیزیکی» است که همانا توجه به طراحی همهشمول است.
دسترسی آسان به امکانات
سادهترین جابهجایی در محیط شهری، تردد پیاده است. پیوستگی مسیرهای پیاده شهری و قابل دسترس بودن محیط شهری و قابلدستیابی بودن امکانات و تجهیزات واقع در آن برای همه افراد فارغ از میزان توانایی جسمی و حسیشان از اهمیت زیادی برخوردار است.
ضعف ناشی از افت تدریجی توده ماهیچهها و کند شدن واکنشها و افزایش دشواریهای حسی و ادراکی، توانایی انجام دادن بعضی فعالیتها را در سالمندان به تأخیر میاندازد. بسیاری از سالمندان کند راه میروند، گامهای کوتاهتر و غیریکنواخت برمیدارند و گاه پاها را به زمین میکشند. بعضی از آنان برای حفظ تعادل خود از وسایل کمکی مانند عصا و واکر و برای حرکت از صندلی چرخدار استفاده میکنند. بیشتر آنان نمیتوانند از شیبهای تند بالا و پایین بروند یا بیش از ده دقیقه و بدون استراحت پیادهروی کنند. فرصتی برای نشستن به سالمندان امکان استراحت میدهد تا قادر باشند مسافتهای بیشتری را طی کنند و از زندگی جمعی و فعالیتهای شهری لذت ببرند.
این استاد دانشگاه ضمن بررسی این چالش پیشنهاد میدهد:
«در فواصل مناسبی از مسیرهای پیاده شهری که بهتر است از 100 متر بیشتر نباشد، باید امکان نشستن کافی و متنوع برای افراد همراه با پشتی و دسته فراهم شود، زیرا سالمندان هنگام نشستن و برخاستن به پشتیبان نیاز دارند. البته محل قرارگیری مکانهای نشستن هم باید با دقت انتخاب شود، زیرا معمولاً نیمکتهایی که دید و چشمانداز بهتری به محیطهای فعال شهری دارند و بتوانند جزئیات بیشتری از محیط اطراف را نشان دهند، نسبت به سایر نیمکتها بیشتر مورداستفاده افراد بهویژه سالمندان قرار میگیرند. نوع کفسازی نقش بسیار مهمی در آسایش افراد پیاده دارد. سالمندان، افراد دارای معلولیت، زنان باردار و حتی کودکان توان حرکتی محدودی دارند که باید بهمنظور آسایش و ایمنی همه اقشار جامعه از ایجاد هرگونه اختلاف سطح در مسیرهای تردد اجتناب کرد.برای رعایت عدالت اجتماعی همه مسیرها باید صاف و غیر لغزنده بوده و از کفسازیهای مناسب و بادوام استفادهشده باشد. پله مانعی است که باید تا حد ممکن در محیطهای شهری حذف شود و درصورت الزام میتوان از سطوح شیبدار استاندارد به جای پله استفاده کرد.»
همچنین باید به وضعیت روشنایی محیط شهری در هنگام شب برای افرادی که مشکلات و محدودیتهای بینایی دارند بهویژه سالمندان اشاره کرد. به تعبیر دکتر رفیعزاده:
«کم بودن نور موجب بروز سایههای نامناسب و تداخل و ترکیب آنها شده و تصاویر نادرستی از پله یا اختلاف سطح و فرورفتگیهایی که وجود ندارد، در دید افراد ایجاد میکند. کاهش ادراک عمق موجب میشود که تابش نور خیرهکننده را بهصورت تغییر سطح درک کرده و سطوح براق را بهصورت لغزنده مشاهده کنند و اشکال تکرارشونده یا شطرنجی را وهمآلود دیده و این امر موجب از دست رفتن تعادل شده و احتمال زمین خوردن آنها در این حالت افزایش یابد. بنابراین بهمنظور فراهم کردن احساس امنیت در افراد سالمند به هنگام دسترسی پیاده، نورپردازی بیشتر بهصورت گسترده و غیرخیرهکننده محیط و استفاده از کنتراست رنگ در محل اختلاف سطحها و لبه مسیرها نیاز است.»
در این میان باید به سایر امکانات از جمله قابل دسترس بودن سرویسهای بهداشتی عمومی در محیط شهری اشاره کرد که با توجه به شرایط جسمی سالمندان از ضروریات به شمار میرود، زیرا بسیاری از افراد به دلیل عدم دسترسی به سرویس بهداشتی در محیط شهری کمتر از منزل خارج میشوند. این سرویسها باید دارای ابعاد مناسب بوده و به میله دستگرد کمکی برای حفظ تعادل افراد مجهز باشد.
شهر امن
سالمندان و افرادی که مشکلات جسمی، حرکتی و حسی دارند، بیشتر از سایر افراد در محیط شهری آسیبپذیرند. به بیانی دیگر، این افراد نسبت به تغییر محیطهای فیزیکی حساسترند و شاید به دلایل مختلفی احساس کنند که محیطهای شهری ایمن و مطلوب نیستند.آنها حق دارند تا از عدالت اجتماعی برخوردار باشند.
کارشناسان معتقدند: «امنیت و ایمنی، پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند و بنیادیترین مسائلی هستند که شهرها با آن مواجهاند. به حداقل رساندن خطرهای محیطی، علاوه بر ایجاد حمایت و آرامش خاطر در سالمندان، موجب تشویق آنها به تحرک و حضور بیشتر در محیط میشود. هیچکس علاقهای به فضاهای ناامن، تاریک و نامطلوب ندارد. محیطی که در آن احساس گمشدن یا محبوس شدن یا افتادن و صدمه دیدن در شخص ایجاد شود، وی را از خروج از منزل و حضور در محیط شهری و محله بازمیدارد.»
یان گل در کتاب شهر انسانی که توسط دکتر علی غفاری ترجمه شده معتقد است: «ظرفیت ایجاد شهری امن، هنگامی افزایش مییابد که درصد بیشتری از مردم در فضای شهری حضور داشته و رفتوآمد کنند. محیط شهری که مردم را به پیادهروی دعوت کند، ساختاری پیوسته داشته باشد و دارای فضاهای جذاب و کارکردهای شهری متنوعی باشد، احساس امنیت را در محیط شهری افزایش میدهد.»
طراحی و نیز مناسبسازی محیط با هدف افزایش ایمنی از طریق برطرف ساختن موقعیتهای خطرآفرین مانند پوششهای کف فرسوده، لغزنده یا دارای اختلاف سطح مقطعی در معابر میتواند قابلیت حرکتی سالمندان را افزایش دهد، دکتر رفیعزاده استاد معماری که در این زمینه پژوهشهای زیادی انجام داده، به برنامهریزان و مجریان شهری چنین توصیه میکند: «چیدمان خوب و مناسب محیط شهری که به یافتن مسیر کمک کند، میتواند احساس ایمنی را در افراد برانگیزد. وقتی افراد بتوانند مستقیماً و بدون مکث و بیراهه رفتن، مقصدی را بیابند، مسیرها دارای مشخصات بصری واضح باشند، فضا دارای شخصیتی شاخص باشد، هنگام تردد نشانهها، راهنماها و نورپردازی خوب در شهر مهیا باشد، احساس ایمنی و امنیت ایجاد میشود. قابل پیشبینیبودن مسیرهای پیاده و قابل تشخیص بودن مسیرهای اصلی و فرعی نیز از عواملی هستند که موجب تقویت احساس ایمنی در سالمندان میشود. ایمن بودن محیط شهری موجب میشود که افراد سالمند بهخصوص آنهایی که از وسایل کمکی استفاده میکنند، از گمشدن، به هم خوردن تعادل، سُرخوردن و به زمین افتادن واهمه نداشته و با اطمینان از مسیرهای پیاده استفاده کنند و لذت ببرند. مسیرهای ایمن، مسیرهایی هموار، صاف و غیر لغزنده هستند، به اندازه کافی عریض بوده و دارای روشنایی کافی در شب هستند. روشنایی مناسب و زیبا به احساس امنیت کمک کرده و محیط شهری دوستانهای ایجاد میکند. در حالی که کفسازی نامناسب موجب زمین خوردن سالمندان میشود. همچنین هر نوع اختلاف سطحی میتواند برای افراد سالمند که مشکلات بینایی یا ضعف حرکتی دارند، مشکلاتی ایجاد کند یا موجب افتادن آنها شود. معمولاً حرکت روی سطوح شیبدار از پله آسانتر است، اما برای سالمندانی که در حفظ تعادل خود دچار مشکلاند، استفاده از پلهای که دارای میله دستگرد مناسب و مقاوم باشد، امنتر از سطوح شیبدار است؛ ولی بههرحال بهمنظور قابل دسترس بودن مسیرهای پیاده لازم است که از هر دو نوع پله و سطح شیبدار مناسب استفاده کرد. پیشبینی میله دستگرد کمکی در دوطرف پله، سطوح شیبدار و هر مکانی که دارای اختلاف سطح است یا زوایا و شیب تغییر میکند، بهمنظور حفظ ایمنی و تعادل افراد سالمند لازم است. این میلهها باید بهآسانی تشخیص داده شوند. بنابراین توجه به کنتراست رنگ پیشزمینه ضروری است.»
با اجرای چنین برنامهها و روشها بدون تردید میتوان گفت شهرهای ما از خودرومحور بودن به پیادهمدار تغییر ماهیت دادند و نتیجه آن چیزی نیست جز اینکه ما عمیقاً اعتقاد پیدا کردیم مبادا سالمندان فراموش شوند و عدالت اجتماعی باید درباره آنها رعایت شود.
فلورا مرتضوی
برگرفته از روزنامه اطلاعات