مبادا سالمندان فراموش شوند-3
«پیری فعالِ» گنجینههای خرد
باهاتیم:در کشوری زندگی میکنیم که سابقه و ید طولانی در احترام و حرمت نهادن به سالمندان بهعنوان گنجینههای تجربه و خرد و حکمت دارد. شهرسازی امروز از مدیران شهری گرفته تا اساتید شهرسازی و معماری و متخصصان در عمل، باید شهرهایی را پدیدآورند که نشانی از حرمت نهادن به این گنجینهها داشته باشد و کرامت انسانی آنها را حفظ کند. بدون تردید وقتی فضا نامناسب باشد، فضاها بهطور غیرمستقیم به حذف سالمندان پرداخته و حقوقشان را زیر پا خواهد گذاشت.
بر همین اساس سازمان بهداشت جهانی یک دهه قبل موضوعی را در دستور کار خود قرار داده است با عنوان «پیری فعال». در تحلیلی که مجید حقانی از کارشناسان جمعیتی به آن پرداخته است: «پیری فعال یعنی اینکه دوست داشته باشیم یا نه، سیر طبیعی طبیعت و گذر زندگی سلولهای عمر، ما را از دوران پر شروشور جوانی خواهد گذراند. از بلوغ چهلسالگی نیز میگذریم و آنگاه بسیاری از نیروهای متراکم فیزیکی کمکم به تحلیل میرود؛ اینک او یک مادربزرگ یا پدربزرگ است. این مهم نیست که چقدر توانستهایم فرزندان و نوادگان را دور خود جمع کنیم و کدام ملک را قبضه کردهایم. پیری در حقیقت مکنت دوبارهای است که باید بیاموزیم چگونه از آن برخوردار شویم. چگونه با آن وفق پیدا کنیم و چگونه از آن لذت ببریم. این نهایت هنر و ابتکار ماست. واقعیتی که بهتناسب موجودیتش باید با آن کنار آمد، در آن هضم شد و اینبار پس از جوانی و میانسالی از دریچه سوم عمر یعنی سالخوردگی به جهان رنگارنگ با تمام زیباییها و قابلیتهایش نگریست. در حقیقت ما هیچگاه بازنشسته نمیشویم».یادبگیریم که آن را تبدیل به پیری فعال کنیم.
تعریف مشخصتری که سازمان بهداشت جهانی از پیری فعال ارائه میدهد؛ یعنی با فراهم آوردن شرایط بیرونی و انگیزههای درونی از کنارهگیری سالمندان در فعالیتهای ذهنی ـ بدنی و شرکت در عرصههای اجتماعی جلوگیری شود. در این دیدگاه، در حقیقت آنچه خسارت جبرانناپذیر تعریف میشود، پیری نیست بلکه پیری غیرفعال است.پیری فعال تعریف دیگری دارد.
باهمستانهای دوستدار سالمند
به همین منظور جنبش دوستدار سالمند در سطح شهرهای پیشروی جهان در دهههای اخیر، بهطور فزایندهای شکل گرفته و در سالهای اخیر تلاش برای بسترسازی شهرها و باهمستانهای دوستدار سالمند نتایج قابلتوجهی داشته است. اما باهمستان چیست؟ کارشناسان متفقالقول میگویند: «بهطور سنتی وقتی از باهمستان صحبت میشود آن را مجموعهای از افراد میشناسیم که در یک محدوده جغرافیایی خاص زندگی میکنند. اما این اصطلاح را درواقع میتوان برای اطلاق به هر گروهی به کار برد که از یک وجه مشترک برخوردار هستند. بنابراین باهمستان ممکن است به محدودههای جغرافیایی کوچکتر- یک محله، یک پروژه مسکونی یا توسعه آن، یک ناحیه روستایی – یا به تعدادی از باهمستانهای احتمالی در درون یک باهمستان بزرگتر به لحاظ جغرافیایی، اطلاق شود. این نوع از باهمستانها اغلب بهوسیله نژاد یا قومیت، مناسبات حرفهای یا اقتصادی، دین، فرهنگ یا پیشینه و علایق مشترک تعریف میشوند ازجمله باهمستان هنری، باهمستان کسبوکار، باهمستان سالخوردگان، باهمستان روستایی، باهمستان محله و…»
این باهمستانهای متعدد اغلب با هم همپوشانی دارند؛ یعنی عضو یک باهمستان میتواند از یک نظر عضو باهمستانی دیگر هم شمرده شود. مثلاً معلمی که در روستا زندگی میکند هم عضو باهمستان معلمان منطقه است و هم عضو باهمستان روستا. بنابراین ما در پی شناخت آن باهمستانی خواهیم بود که در این گزارش اقتضا میکند.
یک شهر دوستدار سالمند، محیطی حمایتی را مهیا میکند که بهواسطه آن، ساکنان میتوانند طی روند افزایش سن در کنار خانوادهها، واحدهای همسایگی و جامعه شهریشان رشد کنند و فرصتهای بسیاری برای مشارکت آنها در این محیط فراهم میشود.
فریبا کیان دانشآموخته شهرسازی در همین مورد مقالهای ارزشمند و قابلتوجهی را ترجمه کرده است که بر اساس آن: «جامعهشناسان و متخصصان شهری، باهمستان دوستدار سالمند را مکانی میدانند که افراد مسن مورد ارزش و احترام واقع شوند و نیازهایشان بهطور مؤثر بهواسطه زیرساختهای اجتماعی و سیاستهای شهری مرتفع شود. باهمستانهای دوستدار سالمند، در ارتباط با ساکنان مسن حداقل دو نوع از اَشکال شهرسازی مشارکتی را پوشش میدهند. در شکل اساسیتر، افراد سالمند با استفاده از منابع موجود در شهر و در تعامل نزدیک با سایر مردم، بهطور سالم و مؤثر به فعالیت خود ادامه میدهند. این فعالیت میتواند نمودی از رانندگی، خرید در مقیاس محلی، استفاده از پارکینگ عمومی و کتابخانهها باشد. افراد مسن حتی میتوانند بهصورت مشارکتی با سازمانهای سیاسی و ارگانهای شهری در ارتباط باشند. به این معنا که مشاوره و مشارکت سالمندان در بخشهای دولتی میتواند در بسیاری از جنبههای توسعهای یک باهمستان دوستدار سالمند سودمند باشد. باهمستان دوستدار سالمند با ادغام توأمان ویژگیهای محیطی و اجتماعی، فضای زندگی بهتری را در قالب فرصتها برای سالمندان بهوجود میآورد. این جنبهها در راحتی ادامه زندگی سالمندان و مشارکتشان در شهر نقش مهمی را ایفا میکند.»
مدیریت نیاز سالمندان
به گفته سازمان بهداشت جهانی: «نهتنها محیط فیزیکی بر فعالیتهای یک فرد مسن اثرگذار است، بلکه مجموعهای از سیستمها، ازجمله مسکن، بهداشت و خدمات مراقبتهای اجتماعی نیز به مدیریت نیازهای سالمندان خطمشی میدهد. توانمندی و بالقوگیهای فردی سالمندان در سنین پیری تا حد ممکن از وابستگی آنها به سیستم ناکارآمد جامعه امروزی میکاهد.» هنگامی که یک سالمند روایت «پیری فعال» را تجربه میکند، سلامت و امید به زندگی در آن بهصورت قابلتوجهی افزایش یافته و فشارهای گسترده بر سیستم خدمات و مراقبتهای اجتماعی کاهش مییابد. این موضوع بهخصوص در نواحی روستایی و دور از شهر که دسترسی به خدمات با محدودیت روبهرو است، اهمیت مییابد. طی دهه اخیر، همکاری میان معماران، متخصصان طراحی شهری و بهداشت عمومی در قالب نوآوری شهر دوستدار سالمند بهطور قابلملاحظهای افزایش یافته است. اگرچه اغلب اوقات تمرکز بیشتر بر «محیط انسانساخت» و «پدیده پیری» است، نوعی همپوشانی بین بخشهای موضوع دوستدار سالمند و نوآوریهایی که جریان شهر دوستدار سالمند یا شهر زیست پذیر را ترویج میکنند، وجود دارد. این همپوشانی نشأتگرفته از این استدلال است که شهر دوستدار سالمند نهتنها با سالمندان بلکه با همه مردم شهر «دوستانه» رفتار میکند.
توسعه یک محیط دوستدار سالمند منوط به وجود پیششرطها و موفقیت در دستیابی به ویژگیهای اساسی و فرعی چنین محیطی است. فریبا کیان میگوید: «پیششرطها شاخصهایی هستند که باید بهعنوان دستور کار، پیش از آغاز جنبش دوستدار سالمند، در شهر به جریان بیفتند. انتظار میرود که نوآوریهای جریان دوستدار سالمند چندبعدی بوده و مهمترین ابعاد در زمره ویژگیهای اصلی جای گیرند. سایر موارد که عموماً در همراهی با ویژگیهای اصلی هستند، ضروری محسوب نشده و بهعنوان ویژگیهای فرعی در نظر گرفته میشوند. بهطورکلی چنین فرض میشود که شهرهای دوستدار سالمند باید دارای برخی شرایط اساسی باشند و شهر باید از طریق ترکیب ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی سازندهاش یعنی فضاهای بازطراحیشده، ساختمانها، مسکن، حملونقل، فعالیتهای اقتصادی کارا، رفتار قانونمدارانه شهروندان و خدمات شهری به حداقل سطح مناسب از شرایط لازم برای تبدیل به ماهیت دوستدار سالمند برسد. البته در برخی از کشورها چنین وظیفهای توسط سازمانهای غیرانتفاعی انجام میشود.»
افزایش دوبرابری سالمندان جهان
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکی از دلایل اصلی حرکت شهرها بهسوی ماهیت دوستدار سالمند، روند روبهرشد جمعیت سالمندان است. ابعاد و سرعت رشد جمعیت سالمند نگرانیهای بسیاری را بهبار آورده است. تحقیقات نشان میدهد تعداد سالمندان 60 سال و بالاتر، تا سال 2050 به دو برابر رسیده و بیش از نیمی از جمعیت سالمند جهان در سال 2050 در نواحی شهری زندگی خواهند کرد. درصد جمعیت سالمند شهرنشین در کشورهای توسعهیافته در مقایسه با کشورهای درحالتوسعه بسیار بیشتر است. کارشناسان جهانی همچنین اذعان دارند که «توسعه اَشکال جدید شهرنشینی با اهمیت روزافزون پدیده مهاجرت به شهرها همراه خواهد بود.» مهاجران در اصل افراد جوانی بودهاند که به دلایل مختلف در جوانی به شهر مهاجرت داشته و تا سنین پیری همانجا زندگی کردهاند. بنابراین، روایت نوآورانه شهر دوستدار سالمند باید نیازهای خاص جمعیت مهاجر سالمند را در نظر داشته باشد، چراکه سکونت آنها در مناطق محروم و حاشیه شهرها بهنوعی زندگیشان را در معرض خطر قرار میدهد.
اقلیم و آبوهوا
اقلیم میتواند بر تمامی فعالیتهایی که سالمندان با آنها درگیر هستند، تأثیر بگذارد. بهعنوانمثال در بخشی از تحلیل کیان استاد شهرسازی آمده است: «حرارت بالای هوا مانع از فعالیت محیطی سالمندان میشود. باهمستانهایی که ساختار و خدمات شهری در آنها منطبق با اقلیم در نظر گرفته میشود، فرصت فعال بودن سالمندان را در بطن شهر فراهم میکند. مثلاً شهر مونترال کانادا، دارای ساختار شهری به نام «شهر زیرزمینی» است که با قابلیت اتصال حملونقل، آپارتمانها، مراکز خرید و سایر تسهیلات شهری به یکدیگر، محافظت شهروندان از شرایط سخت آبوهوایی را در زمستان میسر میکند.»
همچنین باید ویژگیهای توپوگرافی را در نظر گرفت که غالباً بهوسیله ساختار مسکن و حملونقل دستخوش تغییرات میشوند، بااینحال، همچنان ایجاد یک محیط پیاده برای سالمندان کار دشواری است، اما در صورت عملی شدن چنین طرحهای شهری تبعات مثبتی برای ماهیت شهر دوستدار سالمند در پی خواهد داشت. این دانشآموخته شهرسازی میگوید: «چندی پیش با احداث یک مسیر پیادهروی بهصورت پلهبرقی به طول حدود 384 متر، در کلمبیا و اتصال مرکز آن به حومه شهر، میزان دسترسی ساکنان تا حد بسیار زیادی ارتقا پیدا کرده و به دنبال آن زمان سفر به مرکز شهر و مسیر برگشت کوتاه شده است و این خود نقطه عطفی در ارائه خدمات شهری به سالمندان ساکن در حومه شهر است.»
تردیدی وجود ندارد که شهر دوستدار سالمند، شهري است كه در آن سالمندان و مردم عادي هر دو به يك اندازه از حقوق شهروندي برخوردارند و شهر با سالمندان غريبه نباشد. وقتی آمارها از افزایش سالمندان در ایران و جهان خبر میدهند نباید اين واقعيت را از نظر دور داشت که برنامهریزیها باید بازنگری شده و تغییر عمده پیدا کنند و روی این گروه نیز تمرکز ویژه داشته باشند. با ورود به دوره سالمندي، تغييرات چشمگيري در ويژگيهاي فيزيولوژيكي و روحي ـ رواني انسان رخ ميدهد. اين تغييرات افراد سالمند را وادار ميسازد تا محيط فيزيكي را بهگونهاي متفاوت از جوانها درك كرده و پاسخهاي متفاوتي بدهند. کیان میگوید: «سالمندان ازجمله گروههاي اجتماعي هستند كه به لحاظ زماني، فرصت لازم براي مراجعه به فضاهاي عمومي را دارند. ازاینرو، برنامهها و طرحهاي شهرسازي بايد به مردم سالمند كمك كند تا از فضاهاي شهري بهراحتي استفاده كرده و از آنها لذت ببرند. هم ازاینرو ازجمله نوآوریهای شهر دوستدار سالمند، تشخیص نیازها و خواستههای افراد پیر بهمنظور ارائه خدمات اجتماعی و بهداشتی بهتری است. جوامع پیشرفته از سطح بالای بهداشت و خدمات تخصصی برخوردار هستند. در این میان نحوه دسترسی مردم در تمامی سنین به خدمات اجتماعی و سطح قابلقبول سلامت عمومی بهنوعی چالش تبدیلشده است. پرداختن به مسائل بهداشتی درگیر کننده سالمندان با ارائه اطلاعات مفید در رابطه با خدمات، و بهتبع آن کاهش هزینههای گزاف پزشکی، تقویت همکاری بین سازمانهای عمومی بهداشت و خصوصی (انواع بیمهها) ازجمله مزایای ماهیت شهر دوستدار سالمند است.»
سازمان بهداشت جهانی نیز معتقد است: «عدم وابستگی در رسیدگی به امور شخصی زندگی، تحرک، کیفیت زندگی و امنیت متأثر از شخصیت محیط انسانساخت در دل شهرها است که دچار تغییر میشوند. فضاهای باز عمومی و ساختمانها دو ویژگی مهم باهمستان هستند که سالمندان را در محل زندگیشان تحت تأثیر مستقیم قرار میدهند. ازاینرو، در فرایند برنامهریزی و طراحی شهر دوستدار سالمند باید برای پاسخگویی مثبت به نیازها، سالمندان بهعنوان کاربران قدیمی مشارکتپذیری فعال داشته باشند.»
درواقع استفاده از مشارکت مستقیم سالمندان برای طراحی فضای شهری در سه مرحله پیش از طراحی، اجرا و پس از استفاده از فضا، به آفرینش مکانهای شهری موفق برای سالمندان میانجامد. بنابراین ضرورت دارد تا برنامهریزان برای سالمندان بهعنوان گنجینههای کشور نقشه راه زندگی آرام و با امنیت را ترسیم کنند و بر اساس این نقشه گام بردارند. با چنین رویکردی وقتی جامعه با انبوهی از سالمندان روبرو میشود بدون نگرانی میتواند ضمن ارائه خدمات و فراهم آوردن دسترسی آسان برای آنان راه خود را ادامه دهد. داشتن چنین برنامهای موجب خواهد شد تا در مواجهه با سالمندان، بدون کمترین چالش زندگی در جریان باشد و کسی نگرانی از ورود به این مرحله از زندگی نداشته باشد چون برنامهریزان با بالندگی تمام برای این اینکه در این دوره سنی کسی به فراموشی سپرده نشود فکر کرده و اندیشیدهاند.
فلورا مرتضوی
برگرفته از روزنامه اطلاعات